واژه های تصادفی
واژه های مجاور
Compass swing
Compass swing
توضیح فارسی
فرآیند چرخاندن هواپیما در منطقه ای خاص از فرودگاه که تحت تاثیر هیچ نیروی الکترومغناطیسی نباشد جهت تعیین و ثبت انحراف قطب نمای مغناطیسی.
این روش برای محاسبه و تصحیح اثرات میدان مغناطیسی هواپیما بر قطب نمای مغناطیسی آن است. هواپیما با تمام شرایطی که معمولاً در طول پرواز دارد به منطقه تعیین شده منتقل می شود و سپس با چرخاندن هواپیما و قرار دادن آن در راستای جهت های مختلف انحراف قطب نمای آن را اندازه گیری می کنند و اصلاحات روی قطب نما اعمال می شود. در صورت باقی ماندن انحراف ، مقادیر آن روی کارت تصحیح قطب نما نوشته شده و در زیر قطب نما نصب میگردد .
انجام این فرآیند برای یک هواپیما در فواصل زمانی متغیر انجام میشود ، معمولاً پس از تعویض قطعات اصلی مثل موتورها ، یا پس از تعمیرات اساسی ، یا در صورت جابجایی به عرض جغرافیایی متفاوت .
Description
The process of swinging and compensating a ship or aircraft compass by determining and reducing the deviation coefficients and recording the residual deviations.
This procedure is for calculating and correcting for the effects of an aircraft's magnetic field on its magnetic compass. The aircraft is taken to a designated area where, with all its services that are normally on during a flight, its deviation is measured on various headings and corrections are applied to the compass. A compass correction card is made if any residual deviation is still left. An aircraft is swung at periodic intervals, after a major component change, after a major servicing, or if it is relocated to a significantly different latitude.
